English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4714 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to wade through a book U بکندی وزحمت کتابی راخواندن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wade U به اب زدن
wade into <idiom> U ملحق شدن بر،حمله کردن
wade U بسختی رفتن
wade U دراب راه رفتن
wade into the water U راه رفتن در اب
book value U ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
that is my book U این
book one U جلد نخستین
the a of a book U خوانندگان کتابی
book one U کتاب نخست
to d. into a book U نگاه مختصر بکتابی کردن
that is my book U کتاب من است
you are welcome to my book U بفرمایید از کتاب بنده استفاده کنید
this book is yours U این کتاب مال شما ست
the book is out of p U کتاب تمام شده است
book value U بهای دفتری
book value U ارزش ثبت شده در دفتر
book value U ارزش دفتری
your book U کتاب شما
your book U کتابتان
here is my book U اینست کتاب من
here is my book U کتاب من اینها
i had never seen such a book U من هرگز چنین کتابی ندیده ام
with out book U برون سند کتابی ازبر
i will t. you for the book U شیر یا خط می کنم ببینم کتاب را کی باید بردارد
book U بداخلاق
it was a p to another book U مقدمه کتاب دیگربود
very many book U کتابهای خیلی زیاد
by the book U کتابی
by the book U ازروی کتاب
to book something U چیزی را سفارش دادن
to book something U چیزی را رزرو کردن
book U فصل یاقسمتی از کتاب
book U شماره بازیگرخطاکار
book U اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
book U ثبت کردن
book U رزرو کردن توقیف کردن
book U درکتاب یادفترثبت کردن
that book U ان کتاب
book U کتاب
that book U این کتاب
book U دفتر
book U مجلد دفتر
waste book U دفتر باطله
road book U راهنما
what is this book worth? U این کتاب چقدر ارزش دارد
run book U دفتر رانش
run book U دفتر اجرا
tou book U لباس تکواندو
white book U ویدیو- CD استاندارد ساخت philips , JVC که نحوه ذخیره ویدیودیجیتال روی ROM-CD را بیان میکند
winter book U تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
woman of the book U کتابیه
word book U کتاب لغت
year book U سالنامه
Yellow Book U مشخصات -CD ROM منتشر شده توسط Philips که حاوی قالب ذخیره سازی داده است و استاندارد ROM-CD XA را می پوشاند
rent book U کتابچهایکهدرآنمبلغکرایهذکرشدهباشد
white book U کتاب سفید
scrap book U مجموعه عکس هاوقطعاتی که از کتابهای دیگر بریده باشند
service book U کتب دعا
thank tou for that book U خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
to consult a book U از کتاب فال گرفتن
to consult a book U سرکتاب باز کردن
to bring to book U حساب پس گرفتن
to bring to book U بازخواست کردن از
thank tou for that book U متشکرم
time book U دفتر ثبت ساعات کار
the book is print U کتاب برای فروش موجودایت
the book is print U کتاب زیر چاپ است
that book will immortalize him U ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
to e. upon acovnt book U همه اقلام لازم رادردفترحساب وارد کردن
to gut a book U مواداصلی کتابیرا ازان دراوردن
to gut a book U جوهرمطالب کتابیراکشیدن
service book U کتب مذهبی
telephnone book U دفتر تلفن
text book U کتاب درسی
to subscribe for a book U پیش ازانتشارکتاب تعهدخریدیک یاچندجلدانراکردن
text book U کتاب اصلی دریک موضوع
text book U رساله
to read a book U کتابی را دوباره وسه باره خواندن یامرورکردن
to put any one through a book U کسیرا وادار بخواندن کتابی کردن
to bind a book U صحافی کردن یک کتاب
to license a book U اجازه چاپ کتابی را دادن
the book is my property U کتاب مال من است
bound book U کتابپربرگ
book keeping U حسابداری [حسابداری]
the forthcoming book U کتابی که به زودی به فروشگاه می آید
when reading a book U در حال خواندن کتابی
People of the Book U پیروان کتاب مقدس [ دین]
throw the book at <idiom> U شدیدا مواخذه کردنبخاطر شکستن قانون
To talk like a book . U لفظ قلم صحبت کردن
She laid the book aside . U کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
word book U واژه نامه
edition [ed.] [of a book] U چاپ [کتابی]
edition [ed.] [of a book] U ویرایش [کتابی]
book a seat U جا رزرو کردن
have one's nose in a book <idiom> U کرم کتاب خوانی داشتن
have one's nose in a book <idiom> U دائم سر توی کتاب داشتن
word book U دیکشنری
word book U لغت نامه
word book U فرهنگ لغات
word book U قاموس
word book U کتاب لغت
What is the title of the book ? U عنوان این کتاب چیست ؟
You wI'll benefit by this book . U از خواندن این کتاب فایده خواهی برد
book ends U کتابنگهدار
appointment book U دفترچهقرارملاقاتها
telephone book U راهنمای تلفن
telephone book U دفتر تلفن
phone book U دفتر حاوی شمارههای تلفن
phone book U کتاب راهنمای تلفن
log book U رخداد نامه
log book U رخداد نگاشت
log book U دفتر رخدادهای روزانه
comic book U کتاب دارای کاریکاتورهایی که داستانی را شرح میدهد
comic book U کتاب کاریکاتور
book plates U برچسب کتاب
book of matches U جعبهکبریت
spine of the book U تیرهپشتیکتاب
address book U دفترچه تلفن
She was reading the book to herself. U کتاب را آهسته ( پیش خودش) می خواند
To bind a book. U کتابی را جلد کردن
Please fetch the book. U لطفا"بروکتاب رابیاور
rule book U کتابقانون
reference book U کتابمرجع
phrase book U لغتنامهمسافرت
pension book U برگهایکهوجهیکهبایستپرداختشوددرآندرجشدهاست
guest book U دفترچهمیهمانها
exercise book U کتابتمرین
cookery book U کتابآشپزی
code book U کتابرمزگشا
book token U کارتخریدکتاب
book plate U برچسب کتاب
guide book U راهنمای مسافران
book review U مقاله درباره کتاب
book review U انتقاد از کتاب
book og kings U سفرملوک :نام یکی ازکتابهای عتیق
book og kings U کتاب پادشاهان
book of reference U کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
book of psalms U مزامیر داود
book of psalms U زبور حضرت داود
book of psalms U زبور داود
book of proverbs U کتاب امثال حضرت سلیمان
book of account U دفترحساب
book of account U دفتر روزنامه
book of account U دفتر کل
bring to book U بازخواست کردن از
call book U دفتر بیدار کردن و تنظیم نوبت نگهبانی
chap book U کتابچه اشعاروادبیات عوام پسند که دوره گردان می فروشند
guide book U کتاب راهنما
Green Book U مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
fly book U قوطی مگس ساختگی
field book U دفترچه یادداشت نقشه بردار
day book U دفتر روزنامه
copy book U دفتر کپیه
condition book U کتابچه حاوی شرایط ومقررات اسبدوانی
class book U کتاب کلاسی
cheque book U دسته چک
cheque book U دفترچه چک
check book U کتابچه ثبت ارقام یاموادرسیدگی شده
book move U حرکت کتابی شطرنج
book message U نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
book marker U چوب الف
black book U دفتر ثبت نام تبه کاران ومجرمین یاکسانی که از انجام عملی ممنوع میشوند
bill book U دفتر بروات
bell book U دفتر ثبت دستورات موتور
bell book U دفتر موتورخانه
account book U دفتر حساب
accession book U فهرست کتب یک کتابخانه که به سایر کتب ضمیمه شود
talking book U صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
statute book U قوانین موضوعه
statute book U کتاب قانون
statute book U کتاب نظامنامه
prayer book U دعانامه
prayer book U نماز نامه
black book U کتاب سیاه
blank book U دفترسفید
blank book U کتابچه
book marker U نشان لای کتاب
book making U شرطبندی
book learning U علم کتابی
cash book U دفتر نقدی
book keeper U دفتردار
book draw U تساوی کتابی یا تئوریک شطرنج
book debts U بدهی دفتری
book cost U هزینه ثبت شده در دفتر
blue book U کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
blue book U کتاب ابی
blue book U هر کتاب یا سند مستندوقابل اعتماد
blue book U هرکتاب یانشریه رسمی دولتی
prayer book U کتاب نماز
gun book U دفترچه خدمت توپ
order book U دفتر سفارشات
pocket book U دفتر بغلی
minute book U دفتر یاد داشت یاد داشت نامه
policy book U پرونده خط مشیها
policy book U کتاب روشها
prompt book U نسخه سخن رسان
minute book U دفتر وقایع
property book U دفتر دارایی یکان
property book U دفتر اموال
Recent search history Forum search
1This student is stupid ,close the book on him.
1A cop who doesn't exactly play it by the book.
2In someone bad (or good) books.
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
1i was in the middle of a thick law book
1was at once deep in my law book again
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
2passive and active verbs
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com